Sunday, December 25, 2011

تحلیل رویداد سقوط پهباد جاسوسی آمریکا در خاک ایران

سقوط هواپیمای جاسوسی آمریکا در خاک ایران بار دیگر بر  حجم تنش های میان ایران و آمریکا افزود .
صرف نظر از توانایی ایران برای جنگ الکترونیک با کشوری که خود در این زمینه یکی از بهترین ها و پیشگامان این نوع تکنولوژی است باید تاثیر آن را بر روابط ایران با این کشور و دیگر رقیبان آمریکا مورد ارزیابی قرار داد .
با توجه به پیچیدگی روابط این دو کشور و لایه های پیدا و پنهان تنش در سالهای اخیر می توان تحلیل های متفاوتی درباره این رویداد ارائه داد :
تحلیل اول
جمهوری اسلامی اعلام می کند با استفاده از نفوذ به سامانه کنترل توانسته پهباد را به کنترل خود درآورد و با خساراتی جزئی موفق به فرود آن شده است .با توجه به سابقه های قبلی سپاه پاسداران در دروغ گویی و اغراق نمایی باید در این ادعا شک کرد
چون توان عملیات الکترونیکی ایران هیچگاه به جایی نرسیده است که بتواند کنترل هواپیمایی به پیچیدگی آر کیو 170 را در دست بگیرد
جمهوری اسلامی حتی توانایی ساخت یک پارازیت انداز ساده برای مقابله با امواج ماهواره ای و رادیویی را نداشته و از کشور چین خریداری می کند  
این هواپیما برای ارتباط با کنترل کننده از داده های رمز نگاری شده بسیار پیشرفته استفاده می کند که برای در دست کردن کنترل آن نیاز به دیکودر (باز کننده رمز)می باشد.
چنین توانایی را جمهوری اسلامی هیچگاه نداشته است و بعید به نظر می رسد یک شبه به آن دست یافته باشد .
آنچه بیشتر محتمل به نظر می رسد اینست که سیستم الکترونیکی هواپیما توسط شوک الکتریکی ( همانند بمب های مغناطیسی که در جنگ عراق توسط امریکا استفاده شد) بطور کلی مختل شده باشد .
چندی پیش روسیه اعلام کرد دستگاه های پارازیت انداز به ایران فروخته است و اعلام شد این معامله قطعنامه تحریم علیه ایران را نقض نمی کند چون صرفا جنبه دفاعی دارد
دلیل آن میتواند عصبانیت جمهوری اسلامی بر سر نقض قرار داد فروش اس 300 باشد  مقرر شده بود هزینه پرداختی ایران بازپس گرفته شود شاید روسیه در عوض قسمتی از مبلغ پرداخت شده چنین دستگاه هایی را در اختیارشان قرارداده است
شایان ذکر است با وجود تحریم های پیش آمده روسیه بیشترین سود را از ایران تاکنون برده است .
به نظر می رسد در این رویداد ابتدا هواپیمای جاسوسی شناسایی شده سپس توسط پارازیت انداز سیستم الکترونیکی و سامانه کنترل آن مختل شده است .
آنچه بیشتر  احتمال این فرضیه را تقویت می کند تصاویر تلویونی نشان داده شده از رسانه های دولتی می باشد در این تصاویر چرخ های هواپیما پنهان شده است .  در محل اتصال بالها به بدنه جای جوش نمایان است و با تحقیقات نگارنده مشخص شد هواپیمای سالم از این نوع مدل فاقد اینگونه جای جوش و تعمیرات است .  بی شک آسیب های دیگری بوده است که موفق به ترمیم آن برای نمایش عمومی شده اند اما در محل بالها آسیب به حدی جدی بوده است که با توجه به کمبود زمان برای نمایش در انظار عمومی به همین جوش های ناشیانه بسنده کرده اند
با مشاهده تصاویر و مقایسه با نمونه اصلی می توان به این موضوع پی برد
نکته جالب اینکه تاکنون از سوی هیچ خبرگزاری یا نهادی به این جای جوش و عدم نمایش چرخ ها اشاره نشده است .

با تمام این احتمالات با توجه به اینکه جمهوری اسلامی در حال حاضر یکی از پیشرفته ترین پهباد های دنیا را در اختیار دارد توانایی استفاده از بخش هایی مربوط به تکنولوژی ساخت بدنه و قسمت های ساخت داخلی را می تواند بدست آورد اما در بخش الکترونیک با توجه به اینکه رمز نگاری شده است بعید به نظر می رسد ایران به چنین توانایی رسیده باشد کمااینکه تاکنون وسیله الکترونیکی خاصی از ایران حتی یک رادار پیشرفته دیده نشده است
اما می تواند با همکاری چین و روسیه که پیشرفت های قابل ملاحظه ای در کامپیوتر و الکترونیک داشته اند به نتایج امیدوار کننده تری برسد .
تحلیل دوم :
 امکان عمدی بودن این رویداد وجود دارد . آنچه موجب نقد مثبت کارشناسان نظامی از این پهباد شده است توان عملیاتی آن در ارتفاع بسیار بالا و دور از محدوده دید رادار دشمن می باشد
به همین دلیل امکان شناسایی آن توسط رادار های جمهوری اسلامی بعید به نظر می رسد .
شاید طرح این نظریه بیراه نباشد که آمریکا با این سناریو قصد کشاندن جدی ایران به میز مذاکره و دادن آوانسی ویژه به آن کشور را داشته باشند چون همواره از نزدیکی چین و روسیه به ایران واهمه داشته اند .
بخصوص در این شرایط بحرانی و کوچک شدن دایره دوستان جمهوری اسلامی ، حکومت ایران روز به روز با ج های بیشتری به آنها برای حفظ حیات خود خواهد داد
آمریکا از این نزدیکی بیش از حد نگران است بیشتر هواپیماهای جاسوسی دنیا دارای این قابلیت هستند که بعد از قطع ارتباط از سوی مرکز فرماندهی خود را منهدم کنند اما برای این پهباد چنین اتفاقی نیافتاده است
شاید ذکر است بعد از حادثه سقوط پرزیدنت اوباما جلسه ویژه ای با مشاوران خود داشته است اما پیشنهاد هر گونه عملیاتی برای از بین بردن بقایای هواپیما را را رد می کند !! این واکنش بسیار مشکوک به نظر می رسد .
شاید این تصمیم از سوی لایه های ارشد سیاسی ایالات متحده برای ترغیب و نزدیک شدن ایران به این کشور باشد .
با وجود این احتمالات برای دیدن آینده سیاسی جمهوری اسلامی با توجه به سرکوب شدید اعتراضات داخلی باید صبر کرد و چشم به کنش و واکنشهای دول غربی با ایران داشت .
آیا جمهوری اسلامی تاکنون به انتظاراتی که از تنش زدایی و اغراق گویی داشته است رسیده است ؟
منبع :
AndisheGreen.blogspot.com